August 11, 2009

سکسولژی 1

سکسولوژی به عنوان رشته‌ای مجزا در دهه‌ی هفتاد (میلادی) وارد علوم پزشکی شد . تا قبل از این مبحثی در روان‌شناسی وجود داشت‌، که به مسایل و مشکلاتِ جنسی می‌پرداخت‌، اما رشته‌ای به عنوان سکسولوژی که به خودِ سکس و عملکردِ سکس به صورت فیزیولوژی سکس بپردازد‌، وارد عرصه‌ی پزشکی نشده بود‌. 

در این زمینه مطالعات پراکنده‌ای از سال 1859 شده بود‌. در سال 1885 فردی به نام ژولدیو کتابی راجع به نقش کلیتوریس (چوچوله) در ارضای جنسی (ارگاسم) زن و همچنین نقشِ پیش‌درآمدهای رابطه‌ی جنسی در تحریک جنسی زن می‌نویسد‌. در سال 1890 نیز زنی به اسم الیس راجع به نقش کلیتوریس در ارضای جنسی می‌نویسد‌. او اولین کسی‌ست که جرات می‌کند به خلوص‌گرایی ویکتوریا حمله کند و سکس را از حالت اسرار‌آمیز آن خارج کند‌. در این کتاب او به مسایلی مانند خجالت‌، نقشِ مذهب در مسایل جنسی‌، دید مذهب نسبت به سکس و خود‌ارضایی اشاره می‌کند‌. این تحقیقات‌، اما‌، کارهای پراکنده‌ای بود که به صورت فردی انجام می‌گرفت‌. 



در سال 1935 فردی به نام کنتی در آمریکا شروع به تحقیق راجع به مسایل جنسی می‌کند و پرسش‌نامه‌ای در‌باره‌ی مسایل جنسی زن و مرد تهیه می‌کند‌. کنتی انستیتویی به نام خودش به وجود می‌آورد‌، که هزاران زن و مرد آمریکایی به آن مراجعه کرده و پرسش‌نامه‌ی مذکور را پر می‌کردند‌. قابل گفتن است که آدم‌هایی که به این انستیتو مراجعه می‌کردند دچار مشکلات جنسی نبودند‌، بل‌که آدم‌های معمولی‌ای بودند‌، که می‌آمدند و راجع به سکس صحبت می‌کردند‌. از این طریق داده‌های زیادی به دست آمد و این امکان فراهم شد‌، که از داده‌های تجربی انسان‌ها به فاکت‌های علمی برسند‌. 

در دهه‌ی شصت نیز زن و شوهری به نام مستر و جونسن لابراتواری به منظور تحقیق در‌باره‌ی فیزیولوژی سکس تاسیس می‌کنند‌. نتایجِ کارِ آن‌ها در سال 1966 پایه و اساسِ سکسولوژی مدرن قرار می‌گیرد‌. سکسولوژی مدرن با برداشت‌های اشتباه که راجع به یک سری مسایل جنسی وجود داشت‌، برخورد می‌کند‌. یکی از این مسایل‌، خودارضایی‌ست‌. خودارضایی حتی تا اوایل قرن بیستم یک نوع انحراف از رابطه‌ی جنسی سالم محسوب می‌شد و این تصور رایج بود‌، که اگر کسی خودارضایی بکند‌، بینایی یا هوش خود را از دست داده و حتی ممکن است به جنون کشیده شود‌. حتی پزشکان به والدین سفارش می‌کردند که به هر ترتیبی شده‌، جلوی خودارضایی بچه‌های‌شان را بگیرند‌، وگرنه فرزند‌شان بعدها دچار کمردرد و در روابط جنسی منفعل خواهد شد و ... برای جلوگیری از خودارضایی وسایلی هم درست کرده بودند‌، مانند وسیله‌ای آهنی که به هنگام خواب آلت تناسلی پسربچه را در آن قرار می‌دادند تا جلوی بزرگ شدنِ آن را بگیرد‌. در صورتی که پسربچه در خواب تحریک می‌شد‌، دردِ شدید‌، میلِ جنسی را در او سرکوب می‌کرد‌. دستگاه دیگری نیز وجود داشت که به همین شکل بود‌، منتها قسمت جلوی آن‌را چیزی سوزاننده‌، مانند فلفل‌، می‌گذاشتند تا آلت جنسی در صورت تحریک‌، بسوزد و این گونه میل جنسی خود به خود از بین برود‌. و یا در خانواده‌های اشراف رسم بود که مستخدمین را هم‌راه بچه‌ها به حمام بفرستند تا مواظب باشند که دستِ بچه‌ها به آلت تناسلی‌شان نخورد‌. و یا برای جلوگیری از خود‌ارضایی شب‌ها دست بچه را می‌بستند‌. 

بعدها با مطالعاتی که در این زمینه شد‌، یک مقدار این "تابو" از بین رفت‌. تحقیقاتِ کنتی نقش مهمی در این میان داشت‌. 95‌درصد زنان و 99‌درصد مردانی که به انستیتو کنتی مراجعه کرده بودند‌، در طول زنده‌گی خود دست به خود‌ارضایی زده بودند‌. بعدها تحقیقاتی روی حیوانات انجام دادند و دیدند که همه‌ی حیوانات وقتی جنس مخالف نباشد‌، خود‌ارضایی می‌کنند‌. در این‌جا این سوآل پیش آمد که وقتی تمام حیوانات خود‌ارضایی می‌کنند‌، چرا انسان نکند‌. در عمل به این نتیجه رسیدند که خود‌ارضایی نه تنها مضر نیست‌، بل‌که در رشد جنسی بچه نقش عمده‌ای بازی می‌کند‌. از این طریق نوجوان می‌تواند با بدنِ خود آشنا شود و نقاطِ حساسِ بدن‌اش را بشناسد‌، بدون آن‌که کس دیگری در کنارش باشد که او را بترساند یا سرکوب کند‌. و این در رشد جنسی بچه تا‌ثیرِ به سزایی دارد‌. بچه‌ها از سنِ یک سال و نیم قادرند خود‌ارضایی کنند‌. خود‌ارضایی قبل از بلوغ نیز صورت می‌گیرد‌، اما در دوره‌ی بلوغ به بالاترین حد می‌رسد‌. در دوره‌های بعدی این کم می‌شود‌، ولی در دوران پیری باز اوج می‌گیرد‌.

مساله‌ی دیگری که سکسولوژی مدرن با آن برخورد کرد‌، مساله‌ی "تابو"هاست‌. در رابطه‌ی زن و مرد یک‌سری تابوهایی وجود دارد ، که از طریق مذهب و سنت به مردم داده می‌شود‌. مثلا یک سری کارها از نظر جامعه "نورم" است و یک‌سری غیر عادی و یا بعضی کارها خوب است و بعضی بد‌. به این ترتیب وسعت عملِ فرد در رابطه‌ی جنسی بسیار محدود می‌شود‌. در تحقیقات انجام شده‌، به ویژه در تحقیقات مستر و جونسن‌، به این نتیجه رسیدند که نمی‌توان از نورم یا غیر نورم صحبت کرد‌. هر عملی که باعث لذت دو نفر بشود‌، درست است‌، به شرطی که با توافق آن دو صورت بگیرد‌. هیچ کس نمی‌تواند بگوید این کار خوب است یا بد‌. در واقع ارزش‌گذاری باید از سوی طرفین صورت بگیرد‌. مهم این است که آن کار با موافقتِ دو طرف صورت بگیرد و موجب لذت هر دو شود‌. در این‌جا در واقع این مسایل که مثلا یک "پوزیسیون" خوب است و دیگری بد و یا یک "پوزیسیون" یا یک عملِ جنسی کثیف است و دیگری تمیز‌، معنای خود را از دست می‌دهد‌. در حقیقت این برخورد باعث می‌شود تا دامنه‌ی رابطه‌ی جنسی باز‌تر شود و افراد بتوانند از اعضای مختلف خود بیش‌تر استفاده کرده و غریزه‌ی جنسی خود را رشد و گسترش بدهند‌. از آن‌جا که انسان‌ها متفاوت‌اند‌، دلیل ندارد که همه از یک شکل رابطه‌ی جنسی راضی باشند‌. در نتیجه نمی‌توان برای همه نسخه نوشت که این کار درست است و آن کار غلط‌. 

مساله‌ی دیگری که سکسولوژی مدرن به آن می‌پردازد‌، برخورد با هم‌جنس‌گرایی‌ست‌. تا قبل از آن هم‌جنس‌گرایی یک بیماری جنسی محسوب می‌شد‌. حتی تا سال 1980 در امتحان‌های پزشکی Bord آمریکا‌، از هم‌جنس‌گرایی به عنوان یک بیماری جنسی نام برده می‌شد‌. از نقطه نظر سکسولوژی مدرن‌، اما‌، هم‌جنس‌گرایی یک بیماری جنسی نیست‌، بل‌که شکلِ خاصی از رابطه‌ی جنسی‌ست‌. 

بخش دیگری از سکسولوژی برمی‌گردد به روش‌های درمانی بیماری‌های جنسی‌، مانند ناتوانی‌های جنسی در زنانی که دیگر ارضا جنسی نمی‌شوند یا در آدم‌هایی که میلِ جنسی‌شان از بین رفته و یا کسانی که در دوره‌های مختلف رابطه‌ی جنسی‌، دچار اختلال شده‌اند و غیره .

No comments:

Post a Comment